Tuesday, November 15, 2005
پرويز پرستويي
پرويز پرستويي از چهارده سالگي در «مركز رفاه نازيآباد» آموزش تئاتر ديد و با نمايش «ماجراي يك محل» به فعاليت پرداخت و در سالهاي بعد كارش را با بازي در نمايشهاي ديگري مثل «مريم و مردآويج»، «معدن»، «عروس»، «كوچ»، «شل و كور»، «جاننثار»، «تسليم شدگان»، «پول»، «پتك»، «مهتابي براي محرومين»، «چشم در برابر چشم»، «خون ميخواهم خون»، «شب در حلبيآباد» و «خانه روشني» ادامه داد. او مدت پانزده سال عضو «گروه كوچ» بود كه زير نظر بهزاد فراهاني اداره ميشد و نمايشهايي با مضامين اجتماعي اجرا ميكردند. هدف آنها سرگرمي و تفنن نبود و براي خود نوعي مسئوليت اجتماعي قائل بودند. پرستويي از همان سالي كه در نخستين نمايش خود به ايفاي نقش پرداخت، با ديدن فيلم ضربت ساموئل خاچيكيان (1343) به سينما علاقه نشان داد. ابتدا محمدعلي فردين و رضا بيك ايمانوردي و در سالهاي بعد، هم زمان با شكلگيري «موج نو» كه سينما و بازيگري براي او جدي تر شد، بهروز وثوقي جزو بازيگران محبوب او درآمدند. قبل از ايفاي نقش در نخستين فيلم سينمايي خود، در دو فيلم كوتاه 16 ميليمتري (به نامهاي سيدعبدالله و چنگال) بازي كرده بود، تا اين كه به پيشنهاد حسن كاربخش بازي در فيلم «ديار عاشقان» (1362) را پذيرفت. ديار عاشقان فيلمي جنگي بود و او كه به تازگي برادرش در جبهه جنگ شهيد شده بود بازي در نقش يكي از فرماندهان نظامي را پذيرفت تا هم اداي ديني به شهداي جنگ كرده باشد و هم مناطق عملياتي را از نزديك ببيند. پرستويي براي بازي در اين فيلم برنده جايزه بهترين بازيگر نقش دوم از دومين جشنواره فيلم فجر (1362) شد. پس از آن تعدادي از دوستانش كوشش كردند او را به عنوان بازيگر فيلم هاي جنگي معرفي كنند كه خود او امتناع كرد و نخواست فقط در يك قالب مشخص كار كند. «پيشتازان فتح» (ناصر مهديپور، 1363) فيلم جنگي ديگري بود كه پرستويي بازي كرد و به نمايش عمومي درنيامد. او با فيلمهاي بعدياش مثل سامان 4 (حسن جوانبخش، 1366) شكار (مجيد جوانمرد، 1366) حكايت «آن مرد خوشبخت» (غلام رضا حيدرنژاد، 1369) و «مار» (مجيد جوانمرد، 1370) هم نتوانست مقام مهمي در ميان بازيگران سينماي ايران كسب كند تا اين كه بازي در «ليلي با من است» (كمال تبريزي، 1374) كه ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول از جشنواره چهاردهم فجر (1374) را براي او به ارمغان آورد، نامش را بر سر زبانها انداخت. داوود ميرباقري از معدود كارگردانهاي شاخصي است كه پرستويي را براي بازي در مجموعه هاي تلويزيوني «رعنا» (1367) و «امام علي» (1375) انتخاب كرد و يكي از نقشهاي دوم فيلم «آدم برفي» (1373) را به او سپرد. بازي در آدم برفي و ليلي با من است متفاوت ترين نقشهايي بود كه در سينما به عهده گرفته بود. او با ايفاي نقش «حاج كاظم» در «آژانس شيشهاي» (ابراهيم حاتميكيا، 1376) جايزه نقش اول جشنواره شانزدهم فيلم فجر (1376) را دريافت كرد و پس از آن معروفيت عام يافت. با وجود اين نقشهايي كه پرويز پرستويي در «رواني» (داريوش فرهنگ، 1376)، «مرد عوضي» (محمدرضا هنرمند، 1377)، «روبان قرمز» (1377) و «موج مرده» (1379) از ساختههاي ابراهيم حاتميكيا، بازي كرد مشابهتهايي به نقشهاي او در آدم برفي و آژانس شيشهاي دارند و جزو افزودن پارهاي ظرايف در اجراي نقش، دستاورد زيادي به كارنامه بازيگري او نميافزايند.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment