Friday, October 12, 2007
[ لیلا - داريوش مهرجويي ]
رضا: میدونی چند وقته پدر منو درآوردی؟ هی دوا، دکتر، آزمایش .. .من اصلا بچه نمی خوام، تو رو هم اینجوری نمیخوام. توی قبلیت کجا رفته؟
[ قارچ سمي - رسول ملاقليپور ]
بلبل اگه تو قفس طلا بمونه، زندونيه ... مي خونه ولي اداي خوندن رو در مياره
[ مادر - علی حاتمی ]
مادر: یه بشقاب بکش بذار کنار مادر،غلامرضا نصف شب گشنه ش میشه. تنگم آب کن واسه جلال الدین،برای محمد ابراهیم زیر سیگاری بذار. مراقب باش ماه منیر حکما قرصشو بخوره. بی خوابی نزنه به سرش. ببین دادشتون هم چی می خواد مهیا کنین،سر شب بخوابین بچه ها که بتونین صبح زود پاشین،فردا خیلی کار دارین
[ مادر - علی حاتمی ]
مادر: ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست.روغن خوبم تو خونه داریم، زعفرونم هست، اما چربی و شیرینی ملاک نیست، این حرمتیه که زنده ها به مرده هاشون می ذارن
[ بوتیک - حمید نعمت الله ]
اتی(گلشیفته فراهانی): درسته که پول خوشبختی نمیاره ... اما بی پولی حتما بدبختی میاره ...!
[ لیلا- داریوش مهرجویی ]
مادر جون: لیلا جان، بیا و خانومی کن بزار ما برای رضا زن بگیریم. ایشالله خیر از زندگیت ببینی
[ آژانس شیشه ای - ایراهیم حاتمی کبا ]
حاجی تیرها مشقیيه، نه؟نه دیگه جنگييه!یادت که نرفته، ژ3 خیلی نامرده
[ لیلا- داریوش مهرجویی ]
لیلا: رضا رو برای روز خواستگاری خودم آماده کردم. مثه یه مادر که می خواد بچه شو بفرسته مدرسه!
[ شب های روشن - فرزاد موتمن ]
- می گفت دوتا آدم مثل 11 می مونه ... - یه آدم هم مثل 11 می مونه.به شرطی که فقط به پاهاش نگاه کنی.
[ دلشدگان - علی حاتمی ]
وقتی هوای شهرت،مطلوب نیست، داشتن خانه ای که دلتنگ حصارش نشی نعمته و ما شاکر به این نعمتیم
[ مــادر - علي حاتمي ]
جلال الدین: عشــق سپــر بــلاست. مادر نـگاه عاشق ها را داره امشــب ... و امشب امیــد دیـدار یــار ...
[ آژانس شیشه ای - ابراهيم حاتميكيا ]
عباس: مو اصلا توقعی نداشتم...سر زمین بودُم با تراکتور....جنگ هم که تموم شد،برگشتُم سر همو زمین،بی تراکتور! مو حتی دفترچه بیمه هم نگرفتم.حالا برا مو زوره که همچی تهمتی به مو بزنن....خواهر با شمام ، شما سهمتون رو دادین.سهمتون همین نیشهایی بود که زدین...دست شما درد نکنه..!
[ يك بوس كوچولو - بهمن فرمانآرا ]
بعضی وقتا نویسنده فکر می کنه داستانش تمومه اما شخصیتهای داستان قبول ندارن ... ادامه می دن ...
[ شوكران - بهروز افخمي ]
سيما رياحي به محمود بصيرت: از طرف من به خانمت تولدشو تبريك بگو ... بهش بگو آقاشون خيلي نازه ... مواظب باشه قرش نزنن!
[ اعتراض - مسعود كيميايي ]
مهدي فتحي: گلريزون ميكنيم واسه كسي كه داره آزاد ميشه از اين چارديواري، كه دنيا همش چارديواريه! سلامتي سه تن ... ناموس و رفيق و وطن ... سلامتي سه كس ... زنداني و سرباز و بي كس ... سلامتي آزادي ... سلامتي زندوني هاي بي ملاقات ....
[ آژانس شیشه ای - ابراهيم حاتميكيا ]
سلحشور: مربـی! اصـل! ... اصل رو بگو حاشیه نساز .. حاجكاظم: جیـگرم سوخت ... شیشه شکست ... مامور اومد ... اسلحه اش چسبید به دستم ..!
[ سگ كشي - بهرام بيضايي ]
گلرخ كمالي: حق با توئه ... شخصيتهاي داستان جديدم دورهام كردن. بايد هر چه زودتر خودمو از بينشون بكشم بيرون.
[ خانه اي روي آب - بهمن فرمانآرا ]
دكتر: اگه مي دونستم كي سر نوشته آدما رو مي بافه ... بهش مي گفتم ماله من و بشكافه .....
[ لیلا- داریوش مهرجویی ]
لیلا: اولین باری که رضا رو دیدم، تو مراسم شله پزون نذری بود... با هم ازدواج کردیم... روز سالگرد ازدواجمون فهمیدم که بچه دار نمیشم!
[ لیلا- داریوش مهرجویی ]
لیلا (دارد برای رضا فال قهوه میگیرد): یه نفری هست که خیلی دوستت داره، همه ی چیزای خوب دنیا رو واسه تو می خواد... یکی دیگه ام هست که منتظرته... تو رو خوشحال میکنه!رضا: باز مادرجون زنگ زد؟لیلا: برات قرار خواستگاری گذاشتن، پس فردا ساعت چهار!
[ خانه اي روي آب - بهمن فرمانآرا ]
دكتر: از قديم گفتن مواظب باش چي آرزو ميكني چون ممكنه برآورده بشه
[ شام آخر - فريدون جيراني ]
کتايون رياحي : اما من و تو کنار هم واسه مردم خنده داريم ... گلزار : به نظر منم خيلي از مردم خنده دارن.
[ كاغذ بي خط - ناصر تقوايي ]
.. .برای نوشتن، بیخودی دنبال موضوع خوب نگردید. همه موضوعها خوبن. موضوع بد اصلا وجود نداره نویسنده بد زیاده ...
Dialogue haye be yad mandani
(مرتضي كه به خاطر تركشي كه توي سرش هست ذره ذره داره بيناييش رو از دست ميده بعد از نابينا شدن توي نامه براي يوسف مي نويسه): از وقتي كه تصميم گرفتم ديگه نبينم، خيلي چيزا ديدم
[ بيد مجنون - مجيد مجيدي ]
[ بيد مجنون - مجيد مجيدي ]
Monday, October 08, 2007
Friday, October 05, 2007
بازیگران: علی نصیریان (حاج یونس فتوحی)، گوهر خیراندیش (قدسی)، هانیه توسلی (هستی)، امیر جعفری (جلال)، هرمز هدایت (بهرام)، عطا تفتی (فرزاد)، نیما رئیسی (مصطفی)، طناز طباطبایی (غزاله)، کاظم بلوچی (سرگرد)، شبنم فرشادجو (سمانه)، صدیقه کیانفر(عزیز خانم)، محمدرضا رهبر (سینا)، کیانوش گرامی (شهرام)، عبادا... کریمی (سر کارگر) و جواد انصافی (منشی حاج یونس
Wednesday, October 03, 2007
Subscribe to:
Posts (Atom)