Wednesday, January 10, 2007
Friday, January 05, 2007
و ديگران
وقتی خاطرات کودکی را مرور می کنيم، نامهای بسياری هستند که در ياد و حافظه ما جای باز کرده اند و هنوز به فهرست محبوبترين هايمان راه می يابند. برای اعضای مجله زيگ زاگ، اين نامها به يادماندنی تر بوده اند:
آنت، قصه های کوهستان آلپ (نيپون - ژاپن، 1983)، واتو واتو، پرنده اعجاب انگيز (فرانسه، 1979- 1980)، فوتباليست ها (نام اصلی: کاپيتان سوباسا - توئی - ژاپن، 1983 تا 1986)، ماجراهای گاليور (هانا و باربرا - آمريکا، 1968)، سرنديپيتی، جزيره ناشناخته (نام اصلی: ماجراهای سرنديپيتی: دوستان روی جزيره پيور - فوجی - ژاپن، 1983)، پت پستچی (بی بی سی - بريتانيا، 1981)، پروفسور بالتازار (يوگوسلاوی، 1967 - 1971)، چوبين (نام اصلی: چوبين، کودک ستاره - تاتسونکو - ژاپن، 1974)، يوگی و دوستان (نام اصلی: دارودسته يوگی - هانا و باربرا، 1973)، باخانمان (نام اصلی: داستان پرين، نيپون - ژاپن، 1978)، سندباد بحری (نيپون - ژاپن، 1975)، بل و سباستين (ژاپن، 1981)، ماجراهای پينوکيو (نيپون، 1976)، مزرعه سبزيجات (نام اصلی: گياهان - بی بی سی - بريتانيا، 1968)، رابين هود (والت ديزنی - آمريکا، 1973)، بچه های مدرسه والت (نام اصلی: Cuore، نيپون، 1981)، گوريل انگوری (هانا و باربرا - آمريکا، 1975)، پاپای (پارامونت کارتون - آمريکا، 1960 - 1962)، لوک خوش شانس (هانا و باربرا و موريس - آمريکا و بلژيک، 1983 تا 1991)، سايمون در سرزمين نقاشی های گچی (فيلم فير - بريتانيا - 1976)، دهکده حيوانات (نام اصلی: ميشا - محصول نيپون، 1979) و ...
همچنين توليدات ايرانی: شهر موشها، مدرسه موشها، هادی و هدا، خونه مادربزرگه و علی کوچولو.
دختری به نام نل
نام اصلی: سرگردانی های دختری به نام نل، بر اساس رمان www.gutenberg.org The Old Curiosity Shop نوشته چارلز ديکنز، محصول: Dax International (ژاپن) 1979 تا 1980، 26 قسمت 26 دقيقه ای
يک نسخه ژاپنی ديگر از رمانهای غربی که باز هم مضمون جستجوی مادر را دارد. اين بار نل ترنت در بريتانيای عهد ديکنز به همراه پدربزرگش به دنبال مادرش می رود. اما همراهی اين پدربزرگ که در داستان ديکنز از ناچاری و فشار مالی به قمار رو آورده است، نمی تواند کمکی به جستجوی نل بکند. برادر نل که بيشتر با موهای بلندی به ياد آورده می شود که صورتش را می پوشاند، هم از شخصيتهای مجموعه کارتونی بود. سازندگان مجموعه قصد داشته اند با آفريدن موقعيتهايی، علاوه بر ماجراجويی و درام، عنصر کمدی را هم به داستان بيفزايند اما وحشت و بدبختی نل و تصوير سياه بريتانيای قرن نوزدهم (که از آثار ديکنز برگرفته شده) فضای کارتون را تيره تر می کند. شايد به دليل همين تيرگی، يکی از اعضای مجله زيگ زاگ در پاسخ به نظرخواهی محبوبترين کارتونها، نه تنها «دختری به نام نل» را در فهرست کارتونهای محبوب خود نياورد بلکه آن را در شمار مجموعه هايی که از آن نفرت داشت ذکر کرد. با اين حال، نل و پدربزرگ و جعبه موسيقی شان به اندازه کافی رای آوردند تا در ليست محبوبترينها جای بگيرند!
رامکال
نام اصلی: راسکال، محصول نيپون (ژاپن)- 1977، 52 قسمت 26 دقيقه ای
اين بار حيوانات و انسانها کنار هم در يکی از محصولات نيپون نقش آفرينی می کنند، گرچه اين همزيستی پايدار نيست؛ استرلينگ نورث، پسر خوش قلبی است که حيوانات را خيلی دوست دارد. او يک روز يک بچه راکون را در جنگل پيدا می کند. استرلينگ راکون را راسکال (رامکال) می نامد و به خانه می برد. از اين به بعد، رامکال همراه هميشگی استرلينگ می شود. همه چيز به خوبی پيش می رود تا آنکه يک روز ذرت شيرين زير زبان رامکال مزه می کند و او شبانه به مزرعه ذرت همسايه يورش می برد. استرلينگ درک می کند که همزيستی انسان با حيوانات وحشی واقعا دشوار است. داستان زمانی که باد و بوران سنگين، گله دامهای پدر استرلينگ را به کلی تلف می کند، تلختر می شود. استرلينگ بايد به دبيرستانی در ميلواکی برود. رامکال حالا بزرگ شده است و استرلينگ تصميم می گيرد او را به محيط طبيعی اش در ميان درختان جنگل باز گرداند. او رامکال را به کنار درياچه می برد و رها می کند تا به ميان درختان برود. خود او هم روز بعد شهرش را با قطار ترک می کند و به سوی ميلواکی می رود.
پسر شجاع
نام اصلی: ماجراهای دون چاک، محصول
KNACK (ژاپن)- 1975، 26 قسمت نيم ساعته، دنباله: داستانهای تازه دون چاک، 1976، 73 قسمت
در رقابت ميان http://www.nipponanimation.com/ نيپون و http://www.toei-anim.co.jp/ توئی، دو توليدکننده بزرگ انيميشن در ژاپن، KNACK جزو شرکتهای ناکامی است که هرگز نتوانسته چنان موفقيتی را به دست آورد و صرفا به توليد محصولات تقليدی و ارزانتر که بيشتر بازار صادراتی دارند دلخوش بوده است. اين شرکت همچنين در توليد کارتونهای پورنوگرافيک هم دست داشته است. با وجود اين، يکی از محصولات آن، «ماجراهای دون چاک» و دنباله اش توانست جايگاهی ميان کودکان ژاپنی پيدا کند و به محبوبيت برسد. اين کارتون در ميان بچه های ايرانی هم به شهرتی (شايد بيش از ژاپن) رسيد؛ تقريبا همه بچه هايی که در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد تماشاگر برنامه کودک بوده اند، «پسر شجاع» را به ياد می آورند. اين مجموعه، ماجراهای يک سگ آبی جوان و شجاع به نام چاک (پسر شجاع) را بازگو می کرد که لباس سرهمی آبی می پوشيد. وقتی چاک و دوستان کوچکش به دردسر می افتادند، او معمولا به سراغ پدرش می آمد تا کمک بگيرد. تمام شخصيتهای اصلی اين مجموعه در فارسی با نامهای کلی خوانده می شدند، از جمله: پسر شجاع، خانم کوچولو، خرس مهربون، شيپورچی، خرس قهوه ای و ... پدر پسر شجاع!
در رقابت ميان http://www.nipponanimation.com/ نيپون و http://www.toei-anim.co.jp/ توئی، دو توليدکننده بزرگ انيميشن در ژاپن، KNACK جزو شرکتهای ناکامی است که هرگز نتوانسته چنان موفقيتی را به دست آورد و صرفا به توليد محصولات تقليدی و ارزانتر که بيشتر بازار صادراتی دارند دلخوش بوده است. اين شرکت همچنين در توليد کارتونهای پورنوگرافيک هم دست داشته است. با وجود اين، يکی از محصولات آن، «ماجراهای دون چاک» و دنباله اش توانست جايگاهی ميان کودکان ژاپنی پيدا کند و به محبوبيت برسد. اين کارتون در ميان بچه های ايرانی هم به شهرتی (شايد بيش از ژاپن) رسيد؛ تقريبا همه بچه هايی که در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد تماشاگر برنامه کودک بوده اند، «پسر شجاع» را به ياد می آورند. اين مجموعه، ماجراهای يک سگ آبی جوان و شجاع به نام چاک (پسر شجاع) را بازگو می کرد که لباس سرهمی آبی می پوشيد. وقتی چاک و دوستان کوچکش به دردسر می افتادند، او معمولا به سراغ پدرش می آمد تا کمک بگيرد. تمام شخصيتهای اصلی اين مجموعه در فارسی با نامهای کلی خوانده می شدند، از جمله: پسر شجاع، خانم کوچولو، خرس مهربون، شيپورچی، خرس قهوه ای و ... پدر پسر شجاع!
بنر
نام اصلی: بنر تيل، داستان سنجاب خاکستری، بر اساس داستانهايی از ارنست تامپسون ستون، محصول: نيپون (ژاپن) - 1979، 26 قسمت 26 دقيقه ای
باز هم ماجرای جدايی از مادر (نامادری) در يکی از محصولات نيپون که داستان آن اين بار، همچون مجموعه ديگری از ساخته های همين شرکت (دهکده حيوانات با نام اصلی ميشا) در ميان حيوانات می گذرد. سنجابی کوچک اندکی پس از به دنيا آمدن به مزرعه ای می آيد و از بخت بد به دست انسانی گرفتار می شود که قصد دارد او را به گربه دست آموزش بدهد تا بخورد. اما دل گربه به حال سنجاب کوچک می سوزد، او را به فرزندی قبول می کند و نام بنر بر او می گذارد. بنر و مادر گربه اش با شادمانی در مزرعه زندگی می کنند اما خوشبختی انها طولی نمی کشد؛ مزرعه آتش می گيرد، بنر از مادرش جدا می شود و ناچار به جنگل فرار می کند؛ جايی که با حيوانات جنگلی روبرو می شود و ماجراها و دشواری های مختلفی را تجربه می کند
حنا، دختری در مزرعه
نام اصلی: کاتری، دختر گاوچران، محصول نيپون (ژاپن) - 1984، 49 قسمت 26 دقيقه ای
يکی ديگر از محصولات شرکت نيپون که در غياب توليدات پرطرفدار (و گران قيمت تر) بين المللی به بازار ايران راه پيدا کرد و در ميان تماشاگران خردسال آن دوران محبوب شد. داستان فرزندی که به دنبال مادرش می گردد، مضمون آشنای سريالهای ژاپنی آن دوران، از جمله هاچ زنبور عسل، در اينجا هم تکرار می شود؛ کاتری (حنا) با پدربزرگ و مادربزرگش در مزرعه ای در فنلاند زندگی می کند و منتظر است مادرش که برای کار به آلمان رفته بازگردد. اما جنگ جهانی آغاز می شود و کاتری (حنا) با وقايع ناگوار بسياری روبرو می شود از جمله قادر به برقراری ارتباط با مادرش نيست. اما او اين دشواری ها را با سخت کوشی و اراده قوی تحمل می کند و همواره از محبت و علاقه اطرافيانش برخوردار است.
يکی ديگر از محصولات شرکت نيپون که در غياب توليدات پرطرفدار (و گران قيمت تر) بين المللی به بازار ايران راه پيدا کرد و در ميان تماشاگران خردسال آن دوران محبوب شد. داستان فرزندی که به دنبال مادرش می گردد، مضمون آشنای سريالهای ژاپنی آن دوران، از جمله هاچ زنبور عسل، در اينجا هم تکرار می شود؛ کاتری (حنا) با پدربزرگ و مادربزرگش در مزرعه ای در فنلاند زندگی می کند و منتظر است مادرش که برای کار به آلمان رفته بازگردد. اما جنگ جهانی آغاز می شود و کاتری (حنا) با وقايع ناگوار بسياری روبرو می شود از جمله قادر به برقراری ارتباط با مادرش نيست. اما او اين دشواری ها را با سخت کوشی و اراده قوی تحمل می کند و همواره از محبت و علاقه اطرافيانش برخوردار است.
بارباپاپا
براساس مجموعه کتابی به همين نام نوشته آنت تيسون و تالوس تيلور، محصول: فرانسه 1975، 40 قسمت پنج دقيقه ای
مجموعه کتابهای مصوری که نخستين بار در دهه هفتاد به زبان فرانسه انتشار يافت و سپس به دهها زبان ديگر ترجمه شد، نام «بارباپاپا» را به دو معنا به کار می برد؛ هم نام شخصيت اصلی کتاب است و هم «نوع» يا «گونه» موجوداتی که اين شخصيت به آن تعلق دارد. کلمه بارباپاپا به قرينه از واژه فرانسوی barbe à papa ساخته شده که به معنای پشمک است. بارباپاپا خود يک موجود صورتی رنگ است که در حالت عادی شکلی شبيه گلابی دارد اما می تواند به هر شکلی درآيد. او در ميان زندگی آدمها بر خورده و سعی می کند که خود را با اين سبک زندگی تطبيق دهد. او پس از ماجراهای شگفت انگيز فراوان، با زنی همنوع خود به نام بارباماما آشنا می شود که سياه رنگ است. آنها هفت بچه (باربابيبی) به دنيا می آورند که هريک به رنگی هستند: باربازو (زرد، پسر، عاشق حيوانات)، باربالالا (سبز، دختر، عاشق موسيقی)، بارباليب (نارنجی، دختر، عاشق کتاب)، باربابو (سياه و پشمالو، پسر، عاشق هنر)، باربابل (ارغوانی، دختر، عاشق زيبايی)، باربابرايت (آبی، پسر، عاشق علوم)، باربابراوو (قرمز، پسر، عاشق قدرت و پهلوانی).
مهاجران
نام اصلی: رنگين کمان جنوبی، محصول نيپون، ژاپن - 1982، 50 قسمت 26 دقيقه ای
در حافظه کسانی که از کودکی خود سالهای بيشتری فاصله گرفته اند، قصه های اين مجموعه و حتی گاهی هويتش با «خانواده دکتر ارنست» اشتباه می شود. اينجا هم بار ديگر با داستان سفر يک خانواده اروپايی به قلب طبيعت بکر استراليا روبرو هستيم: اما خانواده لوسی، برخلاف خانواده «سوئيسی» دکتر ارنست، از انگلستان به استراليا مهاجرت می کنند تا يک مزرعه بزرگ را اداره کنند. آغاز زندگی تازه با نااميدی و ناکامی تمام همراه است. روزهای دردناک نوميدی شان تا زمانی که سرانجام زمين مزرعه شان را صاحب می شوند ادامه دارد. با وجود اين، لوسی و خواهرانش از تجربه های متنوع و تازه خود، از جمله کشف حيوانات عجيب و غريب و آشنايی با بوميان و ديدار با آدمهای جديد لذت می برند.
تام و جری
خالقان: ويليام هانا، جوزف باربرا، محصول: مترو گلدوين ماير و کمپانی های ديگر - از 1940 تا حال حاضر
اين موش و گربه، بازيگران يکی از ستايش شده ترين و محبوبترين کارتونهای هاليوود هستند. داستان درگيری های تام و جری که هر بار در قالب يک فيلم کوتاه کارتونی با موضوعی مستقل روايت می شود، بيش از شش دهه است که تماشاگران تلويزيون و سينما را سرگرم می کند. شخصيتهای تام و جری علاوه بر کارتونهای تلويزيونی به فيلمهای سينمايی، بازی های کامپيوتری و کتابهای مصور هم راه يافته است. گذشته از اين، در بسياری از آثار سينمايی و ادبی ديگر هم ارجاعات و اشاراتی به اين مجموعه کارتونی شده است. به طور خاص، عبارت «تام و جری» کنايه ای از دشمنی بی دليل، بی هدف و پايان ناپذير شده است، چنان که مضمون اصلی مجموعه، «دعوای موش و گربه» هم از قديم به چنين معنايی به کار می رفت. پس از خالقان اصلی مجموعه، جين دايچ، کارتونيست آمريکايی مقيم پراگ و چاک جونز، کارگردان آمريکايی که با لونی تونز و شخصيتهايی چون باگز بانی، دافی داک و رودرانر و کايوت شهرت دارد، قسمتهايی از تام و جری را در دهه شصت ساخته اند
همينه
نام اصلی: پت و مت ( پيش از آن: و همينه!)، خالق: لوبومير بنش، ولاديمير ژيرانک، محصول چکسلواکی -1976 تا 2005، 78 قسمت رنگی
شخصيتهای اصلی اين مجموعه عروسکی، دو کارگر و تعميرکار دست و پا چلفتی هستند که در هر قسمت می خواهند مشکلی را حل کنند اما هرچه تلاش می کنند، مشکل پيچيده تر می شود و مشکلات جانبی بيشتری پديد می آيد. در آخر، با احمقانه ترين و پردردسرترين شيوه به راه حلی دست می يابند که از آن «رضايت» دارند. دو شخصيت عروسکی ابتدا در فيلم کوتاهی به نام «متفکران» حضور يافتند و سپس مجموعه تلويزيونی مستقلی بر اساس اين شخصيتها با عنوان «و همينه!» ساخته شد. در اين زمان بود که شکل و ظاهر آنها به صورت کنونی طراحی شد. عاقبت در سال 1989 اين شخصيتها دارای نامهای پت و مت شدند و مجموعه تلويزيونی آنها هم به همين اسم ناميده شد.
شخصيتهای اصلی اين مجموعه عروسکی، دو کارگر و تعميرکار دست و پا چلفتی هستند که در هر قسمت می خواهند مشکلی را حل کنند اما هرچه تلاش می کنند، مشکل پيچيده تر می شود و مشکلات جانبی بيشتری پديد می آيد. در آخر، با احمقانه ترين و پردردسرترين شيوه به راه حلی دست می يابند که از آن «رضايت» دارند. دو شخصيت عروسکی ابتدا در فيلم کوتاهی به نام «متفکران» حضور يافتند و سپس مجموعه تلويزيونی مستقلی بر اساس اين شخصيتها با عنوان «و همينه!» ساخته شد. در اين زمان بود که شکل و ظاهر آنها به صورت کنونی طراحی شد. عاقبت در سال 1989 اين شخصيتها دارای نامهای پت و مت شدند و مجموعه تلويزيونی آنها هم به همين اسم ناميده شد.
بابا لنگ دراز
براساس www.gutenberg.org کتابی به همين نام (نوشته جين وبستر - 1912)، محصول: نيپون (ژاپن)- 1990، 40 قسمت 26 دقيقه ای
شخصيت اصلی داستان، جروشا «جودی» آبوت دختر سرزنده و باهوشی است که در يک پرورشگاه بزرگ می شود اما با پشتيبانی مالی حامی ناشناس خود می تواند به مدرسه خصوصی راه يابد. جودی که حامی خود را نمی شناسد و فقط در يک نگاه از پشت سر ديده است، او را «بابا لنگ دراز» می نامد و اغلب درباره زندگی و فعاليتهايش به او نامه می نويسد (رمان در قالب همين نامه ها روايت می شود). جودی در مدرسه به سختی تلاش می کند تا فاصله فرهنگی خود با جامعه پيرامونش را که ناشی از بزرگ شدن در انزوای پرورشگاه است، جبران کند. در پايان، «بابا لنگ دراز» خود را معرفی می کند
پلنگ صورتی
خالق: فريتز فره لنگ، محصول: دو پاتی-فره لنگ و يونايتد آرتيستز (آمريکا) - 1963 تا حال حاضر، 124 قسمت رنگی، قالب کلاسيک: قطعه های شش دقيقه ای
شخصيت کارتونی پلنگ صورتی، ابتدا برای تيتراژ آغازين و پايانی فيلمی به همين نام (ساخته بليک ادواردز) طراحی شد. اما محبوبيتش چنان بالا گرفت که در تيتراژ همه فيلمهای بعدی مجموعه پلنگ صورتی (به جز «تيری در تاريکی») حضور يافت و مجموعه ای از فيلمهای کوتاه کارتونی بر محور همين شخصيت ساخته شد. تم به ياد ماندنی موسيقی فيلم پلنگ صورتی که ساخته هنری مانچينی است، اين فيلمهای کوتاه کارتونی را نيز همراهی می کنند. کارتونهای پلنگ صورتی با مايه های سوررئال و انتزاعی داستانش و حرکات پانتوميم وار شخصيت اصلی، تاثير چشمگير بر تحول و پيشرفت آثار انيميشن داشته و علاوه بر محبوبيت عام، مورد توجه و تحسين منتقدان هم قرار گرفته است. در اين فيلمهای کوتاه، علاوه بر شخصيت اصلی، شخصيتهای فرعی به يادماندنی و مشهوری همچون بازرس، مورچه و مورچه خوار حضور می يابند
شخصيت کارتونی پلنگ صورتی، ابتدا برای تيتراژ آغازين و پايانی فيلمی به همين نام (ساخته بليک ادواردز) طراحی شد. اما محبوبيتش چنان بالا گرفت که در تيتراژ همه فيلمهای بعدی مجموعه پلنگ صورتی (به جز «تيری در تاريکی») حضور يافت و مجموعه ای از فيلمهای کوتاه کارتونی بر محور همين شخصيت ساخته شد. تم به ياد ماندنی موسيقی فيلم پلنگ صورتی که ساخته هنری مانچينی است، اين فيلمهای کوتاه کارتونی را نيز همراهی می کنند. کارتونهای پلنگ صورتی با مايه های سوررئال و انتزاعی داستانش و حرکات پانتوميم وار شخصيت اصلی، تاثير چشمگير بر تحول و پيشرفت آثار انيميشن داشته و علاوه بر محبوبيت عام، مورد توجه و تحسين منتقدان هم قرار گرفته است. در اين فيلمهای کوتاه، علاوه بر شخصيت اصلی، شخصيتهای فرعی به يادماندنی و مشهوری همچون بازرس، مورچه و مورچه خوار حضور می يابند
خانواده دکتر ارنست
نام اصلی: فلون در جزيره شگفت انگيز، بر اساس: http://www.gutenberg.org/ خانواده سوئيسی رابينسون (يوهان داويد ويس -1812)، محصول: نيپون (ژاپن)- 1981، 50 قسمت 26 دقيقه ای
در اين نسخه کارتونی، فلون دختر 10 ساله و پرجنب و جوش خانواده، محور داستان است. پدر او، دکتر ارنست نامه ای از دوست انگليسی خود دريافت می کند که حالا در استراليا اقامت دارد و از دکتر ارنست هم می خواهد تا به او بپيوندد زيرا در اين سرزمين مهاجران، به شدت به پزشک نياز است. اعضای خانواده، تصميم می گيرند تا خانه قديمی خود در برن را ترک کنند و راهی سفر دريايی به سوی استراليا شوند اما سرانجام سرنوشت آنها را به صورت کشتی شکستگانی به ساحل اين جزيره می رساند. خانواده دکتر ارنست تلاش می کنند تا خود را با وضعيت تازه تطبيق دهند و با استفاده از منابع غنی موجود در جزيره و بقايای کشتی شکسته، زندگی را از نو سروسامان دهند. در اين ميان، سازندگان کارتون قصد داشته اند تا با روايت ماجراهای فلون کنجکاو و پرشور، بر اهميت نقش خانواده و لذت زندگی در ميان طبيعت بکر تاکيد کنند.
در اين نسخه کارتونی، فلون دختر 10 ساله و پرجنب و جوش خانواده، محور داستان است. پدر او، دکتر ارنست نامه ای از دوست انگليسی خود دريافت می کند که حالا در استراليا اقامت دارد و از دکتر ارنست هم می خواهد تا به او بپيوندد زيرا در اين سرزمين مهاجران، به شدت به پزشک نياز است. اعضای خانواده، تصميم می گيرند تا خانه قديمی خود در برن را ترک کنند و راهی سفر دريايی به سوی استراليا شوند اما سرانجام سرنوشت آنها را به صورت کشتی شکستگانی به ساحل اين جزيره می رساند. خانواده دکتر ارنست تلاش می کنند تا خود را با وضعيت تازه تطبيق دهند و با استفاده از منابع غنی موجود در جزيره و بقايای کشتی شکسته، زندگی را از نو سروسامان دهند. در اين ميان، سازندگان کارتون قصد داشته اند تا با روايت ماجراهای فلون کنجکاو و پرشور، بر اهميت نقش خانواده و لذت زندگی در ميان طبيعت بکر تاکيد کنند.
روياهای ژاپنی ما
خانواده دکتر ارنست، رامکال، پرين، بچه های مدرسه والت، آن شرلی، سارا (پرنسس) کوچولو، بنر، نيک و نيکو، لوسی و مهاجران، آنت و قصه های آلپ و حنا، دختری در مزرعه...
برای نوجوانان امروزی که وقت فراغتشان را بين وبگردی و تماشای جديدترين فيلمهای روز در شبکه های ماهواره ای می گذرانند، دشوار است تصور کنند که بخش اعظم شخصيتهای کارتونی که روياهای کودکان دهه شصت و اوايل هفتاد را شکل می دادند، همگی از خط توليد يک شرکت ژاپنی بيرون آمده بودند.
در دوران تحريم اقتصادی، جنگ و غرب ستيزی، شرکت ژاپنی نيپون فرصت يافته بود تا با محصولات ارزانترش، بازار برنامه های کودکان را در تلويزيون ايران به انحصار خود در آورد. کودکان ايرانی، http://en.wikipedia.org داستانهای مشهور غربی همچون تام ساير، هکلبری فين، دور دنيا در هشتاد روز، بابا لنگ دراز و حتی افسانه ايرانی «سندباد بحری» را هم به روايت نسخه های ژاپنی نيپون می ديدند.
در کنار آنها، شماری از کارتونهای غربی هم (که بازمانده از دوران پيش از انقلاب يا نخستين سالهای پس از آن بودند و بسياری از آنها گرايش آموزشی داشتند) به سهم يک ساعته کودکان از تلويزيونی راه می يافتند که آکنده از اخبار و اعلاميه های جنگ بود.
اين جيره روياهای ارزان قيمت، روزی دو نوبت عرضه می شد؛ صبحها برای دانش آموزانی که بعدازظهر به مدرسه می رفتند و تکرارش در بعدازظهر برای کسانی که صبح، سر صف و کلاس بوده اند.
ابراهيم ايوبی، که حالا حقوقدان و وکيل دادگستری است به ياد می آورد که گاهی هفته ها که «صبحی» بود، برای آنکه زودتر قسمت تازه کارتون محبوبش را ببيند، خود را به مريضی می زد و به مدرسه نمی رفت تا خانه بماند و پای تلويزيون بنشيند.
مرضيه برومند و روزگار سپری شده کودکی
نسلی که اواخر دهه ۵۰ و اوايل دهه شصت هجری شمسی به دنيا آمده، با نام «مرضيه برومند» بسيار مانوس است.
در آن سال ها که توليد برنامه های گروه کودک صدا و سيما از نظر کمی و کيفی به مراتب پايين تر از امروز بود، برومند برنامه های متفاوت تری را می ساخت.
خاطرات نسل کودکان اتقلاب و جنگ با «مدرسه موشها»، «خونه مادربزرگه»، «زيرگنبدکبود» و... آميخته است.
مرضيه برومند و يا به عبارت ديگر مرضيه سادات برومند يزدی در سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شد. در سال ۱۳۵۳ تحصيل دررشته هنرهای نمايشی را در دانشکده هنرهای زيبا دانشگاه تهران به پايان برد.
با اجرای نمايش «حقيقت و مرد دانا» عضو اولين گروه تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. شروع فعاليت او در سينما را می توان بازی در صحنه کوتاهی از فيلم دايره مينا ( داريوش مهرجويی، ۱۳۵۳ ) دانست. پس از آن در مجموعه تلويزيونی «سلطان صاحبقران»، ساخته علی حاتمی بازی کرد. پس از انقلاب به نويسندگی و ساخت مجموعه های تلويزيونی برای کودکان پرداخت.
با ساخت سريال «مدرسه موشها»، به روياهای کودکان آن نسل راه يافت. تمام لوکيشن اين سريال يک کلاس درس بود که شخصيت های آن عروسک هايی به شکل بچه موش بودند . در شخصيت هر کدام از اين بچه موش ها يک ضد ارزش اخلاقی ، بارز شده بود که برای کودکان خيلی ملموس بود. به عنوان مثال «کپل»، بچه موشی بود که در خوردن افراط می کرد و يا «خوش خواب» که در خوابيدن افراط می کرد يا «نارنجی» که شخصيت بسيار سست و زودرنجی داشت.
پرداخت اين سريال عروسکی به گونه ای بود که پيام اخلاقی خود را در طنز استتار می کرد . اين طنز به قدری زيرکانه پرداخت شده بود که که پيام اخلاقی آن ، شعارگونه جلوه نکند و در قالب ماجراها و ديالوگ های طنز، به کودک ياد بدهد که چگونه از بعضی رفتارها و منشها پرهيز کند.
اين نکته سبب شده بود که مدرسه موشها با ساير برنامه های کودک توليدی صدا و سيما، متفاوت باشد و حتی بزرگسالان را هم مجذوب خود کند.
«زير گنبد کبود» و آقای حکايتی هم باز کار متفاوتی از برومند بود. سنت نقالی و داستان گويی در اين برنامه تلويزيونی به قدری زيرکانه استفاده شده بود که کودکان حضور آقای حکايتی را به عنوان يک عنصر غير قابل حذف از جريان داستان پذيرفته بودند. «شهر قصه ها» برای کودکان باور پذير شده بود و همه منتظر بودند که ببينند هر بار از صندوق قصه ها، چه قصه ای بيرون می آيد.
«خونه مادربزرگه» مجموعه تلويزيون ديگری بود که اکثر کودکان را ، عصرها پای تلويزيون می کشاند. يک مادربزرگ دوست داشتنی، يک گربه شيطان به نام «مخمل» و خانواده محترم آقای «حنايی» با دو جوجه بازيگوششان «نوک طلا» و «نوک سياه» شخصيت های اين مجموعه دوست داشتنی بودند. «مخمل» شايد از معدود ضدقهرمان های دوست داشتنی برنامه های کودک بود و همواره «مادربزرگه» مواظب شيطنت های او بود. با اينکه لوکيشن مجموعه های عروسکی برومند محدود بود، اما وی با هنر فضاسازی و خلق ماجرا و ديالوگ های طنز، می توانست مخاطب کودک را با خود همراه کند.
برومند در «قصه های تا به تا» با خلق يک کاراکتر کودکانه و عجيب سعی کرد خيال ها و روياهای کودکان را به تصوير بکشد. اکثر کودکان دوست دارند دوستی انحصاری برای خودشان داشته باشند که هر آنچه آنان می خواهند، برايشان مهيا کند و حال، يک پسربچه را می ديدند که اين رويا برايش به واقعيت پيوسته بود. همين سبب شده بود که اکثر کودکان اسم طولانی و نامأنوس «زی زی گولو» را بدون حتی کوچکترين اشتباه ، به خاطر بسپارند.
در کارنامه گروه کودک صداوسيما، فيلمها و مجموعه های زيادی هست که هرکدام برای دوره ای مخاطب داشته اند و نامشان سر زبانها افتاده است. اما کودکان نسل قبل و پدر و مادر های امروز، خاطرات کودکی شان را با شخصيت هايی پيوند زده اند که خالق شان زنی بود که در فضای خشن دهه شصت، می دانست چگونه با کودکان صحبت کند.
در آن سال ها که توليد برنامه های گروه کودک صدا و سيما از نظر کمی و کيفی به مراتب پايين تر از امروز بود، برومند برنامه های متفاوت تری را می ساخت.
خاطرات نسل کودکان اتقلاب و جنگ با «مدرسه موشها»، «خونه مادربزرگه»، «زيرگنبدکبود» و... آميخته است.
مرضيه برومند و يا به عبارت ديگر مرضيه سادات برومند يزدی در سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شد. در سال ۱۳۵۳ تحصيل دررشته هنرهای نمايشی را در دانشکده هنرهای زيبا دانشگاه تهران به پايان برد.
با اجرای نمايش «حقيقت و مرد دانا» عضو اولين گروه تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. شروع فعاليت او در سينما را می توان بازی در صحنه کوتاهی از فيلم دايره مينا ( داريوش مهرجويی، ۱۳۵۳ ) دانست. پس از آن در مجموعه تلويزيونی «سلطان صاحبقران»، ساخته علی حاتمی بازی کرد. پس از انقلاب به نويسندگی و ساخت مجموعه های تلويزيونی برای کودکان پرداخت.
با ساخت سريال «مدرسه موشها»، به روياهای کودکان آن نسل راه يافت. تمام لوکيشن اين سريال يک کلاس درس بود که شخصيت های آن عروسک هايی به شکل بچه موش بودند . در شخصيت هر کدام از اين بچه موش ها يک ضد ارزش اخلاقی ، بارز شده بود که برای کودکان خيلی ملموس بود. به عنوان مثال «کپل»، بچه موشی بود که در خوردن افراط می کرد و يا «خوش خواب» که در خوابيدن افراط می کرد يا «نارنجی» که شخصيت بسيار سست و زودرنجی داشت.
پرداخت اين سريال عروسکی به گونه ای بود که پيام اخلاقی خود را در طنز استتار می کرد . اين طنز به قدری زيرکانه پرداخت شده بود که که پيام اخلاقی آن ، شعارگونه جلوه نکند و در قالب ماجراها و ديالوگ های طنز، به کودک ياد بدهد که چگونه از بعضی رفتارها و منشها پرهيز کند.
اين نکته سبب شده بود که مدرسه موشها با ساير برنامه های کودک توليدی صدا و سيما، متفاوت باشد و حتی بزرگسالان را هم مجذوب خود کند.
«زير گنبد کبود» و آقای حکايتی هم باز کار متفاوتی از برومند بود. سنت نقالی و داستان گويی در اين برنامه تلويزيونی به قدری زيرکانه استفاده شده بود که کودکان حضور آقای حکايتی را به عنوان يک عنصر غير قابل حذف از جريان داستان پذيرفته بودند. «شهر قصه ها» برای کودکان باور پذير شده بود و همه منتظر بودند که ببينند هر بار از صندوق قصه ها، چه قصه ای بيرون می آيد.
«خونه مادربزرگه» مجموعه تلويزيون ديگری بود که اکثر کودکان را ، عصرها پای تلويزيون می کشاند. يک مادربزرگ دوست داشتنی، يک گربه شيطان به نام «مخمل» و خانواده محترم آقای «حنايی» با دو جوجه بازيگوششان «نوک طلا» و «نوک سياه» شخصيت های اين مجموعه دوست داشتنی بودند. «مخمل» شايد از معدود ضدقهرمان های دوست داشتنی برنامه های کودک بود و همواره «مادربزرگه» مواظب شيطنت های او بود. با اينکه لوکيشن مجموعه های عروسکی برومند محدود بود، اما وی با هنر فضاسازی و خلق ماجرا و ديالوگ های طنز، می توانست مخاطب کودک را با خود همراه کند.
برومند در «قصه های تا به تا» با خلق يک کاراکتر کودکانه و عجيب سعی کرد خيال ها و روياهای کودکان را به تصوير بکشد. اکثر کودکان دوست دارند دوستی انحصاری برای خودشان داشته باشند که هر آنچه آنان می خواهند، برايشان مهيا کند و حال، يک پسربچه را می ديدند که اين رويا برايش به واقعيت پيوسته بود. همين سبب شده بود که اکثر کودکان اسم طولانی و نامأنوس «زی زی گولو» را بدون حتی کوچکترين اشتباه ، به خاطر بسپارند.
در کارنامه گروه کودک صداوسيما، فيلمها و مجموعه های زيادی هست که هرکدام برای دوره ای مخاطب داشته اند و نامشان سر زبانها افتاده است. اما کودکان نسل قبل و پدر و مادر های امروز، خاطرات کودکی شان را با شخصيت هايی پيوند زده اند که خالق شان زنی بود که در فضای خشن دهه شصت، می دانست چگونه با کودکان صحبت کند.
Subscribe to:
Posts (Atom)